تحولات منطقه

۱۰ دی ۱۴۰۴ - ۰۳:۳۹
کد مطلب: ۱۱۲۱۰۹۳

در سال‌های اخیر، توافق‌های عادی‌سازی میان کشورهای عرب و اسرائیل به‌عنوان راهی برای صلح تبلیغ شده‌است، اما بررسی سوابق تاریخی و اقدامات جاری نشان می‌دهد این روند، تنها به گسترش استعمار، بی‌ثباتی منطقه‌ای و بی‌مجازات ماندن اسرائیل منجر شده است.

از اسلو تا ابراهیم؛ تجربه شکست‌خورده عادی‌سازی
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

در سال‌های اخیر، توافق‌های عادی‌سازی میان کشورهای عرب و اسرائیل به‌عنوان راهی برای صلح تبلیغ شده‌است، اما بررسی سوابق تاریخی و اقدامات جاری نشان می‌دهد این روند، تنها به گسترش استعمار، بی‌ثباتی منطقه‌ای و بی‌مجازات ماندن اسرائیل منجر شده است. امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و دیگر کشورهای عربی با پیوستن به توافق‌های ابراهیم، نه تنها به اسرائیل مشروعیت داده‌اند، بلکه زمینه فشار و محاصره فلسطینیان و ساکنان برخی کشورها را نیز فراهم کرده‌اند. سومالی‌لند و بازشدن پای رژیم صهیونیستی توسط امارات به کشور سومالی نمونه داغ رویکرد استعماری تل‌آویو در شاخ آفریقاست که اتفاقاً در ادامه مسیر عادی‌سازی روابط میان تل‌آویو و ابوظبی است.
از دهه ۱۹۹۰، آمریکا و اسرائیل به دنبال محاصره فلسطینیان و محدود کردن قدرت سازمان آزادی‌بخش فلسطینی بودند. توافق اسلو در سال ۱۹۹۳، سازمان آزادی‌بخش را به یک پیمانکار فرعی اسرائیل تبدیل کرد و کنترل بر سرزمین‌ها و سیاست‌های فلسطینیان را در دست اسرائیل قرار داد. هدف این استراتژی، پایان دادن به مقاومت و تثبیت اشغالگری بود، اما مقاومت فلسطینیان ادامه یافت و در عملیات «طوفان الاقصی» در اکتبر ۲۰۲۳ به اوج خود رسید. عادی‌سازی روابط نه تنها متوقف نشد، بلکه دامنه آن به سایر کشورهای مسلمان نیز گسترش یافت، حتی کشورهایی که هرگز با اسرائیل در جنگ نبوده‌اند.
این سیاست، ریشه‌های تاریخی دارد. از دهه ۱۹۲۰، رهبران صهیونیست تلاش کردند مشروعیت خود را از کشورهای عرب و مسلمان بدست آورند، زیرا تأیید فلسطینیان به تنهایی امکان‌پذیر نبود. این استراتژی با ارائه «کمک سیاسی» و حمایت از رژیم‌های سلطنتی عرب و همکاری با امپریالیسم غربی دنبال شد. امروز نیز این سیاست در قالب توافق‌های عادی‌سازی ادامه دارد و هدف آن تقویت اسرائیل، تضعیف مقاومت و مشروعیت‌بخشی به سیاست‌های اشغالگرانه است.
تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد عادی‌سازی روابط نه‌تنها صلح‌آور نبوده، بلکه به افزایش خشونت منجر شده است. سفر یک‌جانبه انور سادات به سرزمین‌های اشغالی در ۱۹۷۷، بدون هماهنگی با کشورهای عرب و فلسطینیان، اتحاد عربی را تضعیف و اسرائیل را جسورتر کرد تا حملات خود در لبنان را ادامه دهد. حمله اسرائیل به لبنان در ۱۹۸۲، بیش از ۲۰هزار فلسطینی و لبنانی را قربانی و نیم‌میلیون نفر را آواره کرد. این نمونه به‌وضوح نشان می‌دهد عادی‌سازی یک‌جانبه نه تنها مانع جنگ نمی‌شود، بلکه زمینه‌ساز گسترش آن است.
پس از توافق اسلو و عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و اردن، فلسطینیان عملاً به نیروهای سرکوبگر علیه مردم خود تبدیل شدند و اسرائیل بدون هیچ پیامدی، سیاست‌های اشغالگرانه خود را ادامه داد. توافق‌های ابراهیم در ۲۰۲۰ نیز این روند را تشدید و اسرائیل را جسورتر کرده است. نسل‌کشی جاری در غزه و بی‌عملی کشورهای عربی امضاکننده توافق‌ها، نمونه‌ای بارز از بی‌مجازات ماندن اسرائیل است.
طرفداران عادی‌سازی ادعا می‌کنند روابط دیپلماتیک می‌تواند فشار بر اسرائیل برای پایان اشغال و اعطای حقوق فلسطینیان ایجاد کند و منطقه را به ثبات برساند. اما تجربه بیش از پنج دهه نشان می‌دهد این ادعا بیشتر توهم است. عادی‌سازی روابط، تنها به تشدید تجاوزات، گسترش شهرک‌سازی و قتل‌عام غیرنظامیان منجر شده و مقاومت فلسطینیان را خاموش نکرده است. اسرائیل حتی پس از امضای توافق‌ها، به اشغال شرق بیت‌المقدس، جولان و توسعه شهرک‌ها ادامه داده است.
در نهایت، تجربه تاریخی و روندهای کنونی نشان می‌دهد عادی‌سازی روابط با اسرائیل، نه‌تنها صلح و ثبات نیاورده، بلکه زمینه گسترش استعمار و خشونت را فراهم کرده است. کشورهایی که به دنبال مشروعیت و روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، درواقع با همکاری خود، اشغالگری و بی‌مجازات ماندن اسرائیل را تقویت می‌کنند. در شرایط کنونی، اعتماد به عادی‌سازی روابط با اسرائیل، توهمی بیش نیست و هزینه اصلی آن را فلسطینیان و کشورهای طرفدار مقاومت می‌پردازند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha